شهید مدافع حرم محمد اینانلو

قرارگاه سایبری شهدای مدافع حرم منطقه 17 تهران

شهید مدافع حرم محمد اینانلو

قرارگاه سایبری شهدای مدافع حرم منطقه 17 تهران

همسرم را با دست های خودم آماده رفتن کردم

    همسر شهید مدافع حرم جاویدالاثر محمد اینانلو:
همسرم را با دست‌های خودم مهیای رفتن کردم
الناز عامرزاده گفت: روزی که حرف از رفتن و راهی شدنش پیش آمد، من مخالفتی نکردم؛ چون نمی‌خواستم که شرمنده اهل بیت شوم.

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه جوان نوشت: وقتی با همسران شهدای مدافع حرم که سن‌ اغلب‌شان به نسل سوم و چهارم انقلاب بازمی‌گردد همکلام می‌شوی، تمام معادلاتی که در ذهن داشتی به‌هم می‌ریزد. انگار که اینها خودشان مدافع حرم هستند. زنانی که زمینی‌اند اما آسمانی فکر می‌کنند. این بار هم با یکی دیگر از ملازمان حرم عمه سادات همکلام شدیم؛ الناز عامرزاده همسر شهید جاویدالاثر محمد اینانلو که همچون همسرش اعتقاد دارد او در کنار دفاع از حرم، رزمنده جبهه مقاومت اسلامی نیز بود.

خانم عامرزاده شما بسیار جوان هستند، چند سال دارید؟ کمی از خودتان بگویید.

من متولد 1371 هستم و همسر شهیدم متولد 18 فروردین ماه 1367 بود. آشنایی ما هم به صورت کاملاً سنتی و با معرفی خانواده‌ها‌یمان صورت گرفت. محمد همه برنامه زندگی و آینده‌اش را بر پایه قرب الهی چیده بود. ایشان از من خواستند که در این هدف همراهی‌شان کنم. در نهایت هم در 29 مرداد ماه 1388عقد کردیم.

پس می‌توان گفت که همسرتان از مدت‌ها پیش خودش را برای آنچه که به آن رسید یعنی شهادت آماده کرده بود؟

من این را به عینه در طول زندگی و همراهی با محمد دیدم. در بسیاری از مواقع حتی در دوران نامزدی وقتی ما به مهمانی یا مراسمی دعوت می‌شدیم، ایشان من را به دلایل کارجهادی یا مسائل فرهنگی یا اردو‌های آموزشی و... همراهی نمی‌کردند. از محمد دلخور می‌شدم و به ایشان اعتراض می‌کردم که محمد جان در حال حاضر که ما جنگی نداریم و تهدیدی هم نیست، این همه آموزش برای چیست؟

محمد هم با یک لبخند زیبایی پاسخ می‌داد که سرباز امام زمان (عج) باید همیشه حاضر و آماده باشد تا وقتی صدای هل من ناصر ینصرنی امام زمانش را شنید لبیک بگوید.

شهید اینانلو را نه تنها به عنوان یک همسر بلکه به عنوان یک مدافع حرم چطور شناختید؟

همسرم فوق‌العاده مهربان و رئوف بود. قلبش به بزرگی دریا بود. در این پنج سال زندگی عاشقانه مشترک، من به ندرت عصبانیت ایشان را دیدم. بسیار احترام بزرگ‌ترها به ویژه پدر و مادر و حتی مادربزرگ و پدربزرگش را داشت، طوری که من غبطه می‌خوردم. به امور دینی مثل نماز اول وقت و. .. اهمیت می‌داد و بیشتر تأکیدش بر رزق حلال بود. محمدم اجازه نمی‌داد مال شبهه‌دار وارد زندگی‌مان بشود. بسیار مهربان بود. هر زمانی که از سرکار بر‌می‌گشت، با وجود تمام خستگی با حلما دخترمان بازی می‌کرد. گاهی من می‌ماندم که این همه انرژی را از کجا می‌آورد. به جرئت می‌توانم بگویم، توسل به اهل بیت و ارادت آقا محمد به آنها عاقبتی چون شهید مدافع حرم شدن را برای ایشان رقم زد. محمد آرزوی شهادت داشت. باتوجه به شناختی که من از ایشان داشتم می‌دانستم که یک روزی به آرزویش می‌رسد، اما تصور نمی‌کردم به این زودی این اتفاق بیفتد.

از حاصل زندگی‌تان بگویید، تنها دخترتان.

من وآقا  محمد پنج سال در کنار هم زندگی عاشقانه داشتیم. حاصل این همراهی فرزند دختری به نام حلما شد. حلما متولد 6بهمن ماه 1393است. حلما یکی از القاب حضرت زینب (س) بود که همسرم به خاطر ارادت قلبی به خانم حضرت زینب (س) این نام را برایش انتخاب کرد. حلما یعنی بردبار و صبور، لغب کسی که جان بابا فدایش شده است.

همسرتان از چه زمانی به فکر رفتن به جبهه دفاع از حرم افتاد؟

آقا محمد از همان ابتدای جنگ عراق و سوریه و زمانی که بحث تجاوز و تعدی به حرمین شریفین پیش آمد، به فکر رفتن بود. چند سالی بود که پیگیر رفتن شده بود. من هم به رفتن آقا محمد رضایت دادم.

پس رضایت گرفتن از شما کار سختی نبود؟

نه، خوشبختانه چندان کار دشواری نبود! روزی که حرف از رفتن و راهی شدنش پیش آمد، من مخالفتی نکردم. چون نمی‌خواستم که شرمنده اهل بیت شوم. من همیشه با خود می‌گفتم که اگر روز عاشورا و زمان امام حسین (ع) بودم ایشان را یاری می‌کردم. روزی که آقا محمد از رفتن صحبت کرد، روز امتحان من بود باید ثابت می‌کردم که چقدر به اعتقاداتم پایبندم. من همسرم را با جان و دل و با دست‌های خودم برای دفاع از اسلام و دفاع از عقیله بنی‌هاشم راهی سوریه کردم. محمد 15 دیماه سال 1394 راهی شد.

روز رفتن‌شان را به خوبی یادتان است، از آخرین دیدارتان چه خاطره‌ای دارید؟

آن روز قرار بود آقا محمد صبح ساعت 8 برود، اما ساعت 5 عصر بود که با ایشان تماس گرفتند و هماهنگی لازم انجام شد. چون عجله‌ای شد، من همه وسایلش را خیلی سریع حاضر کردم و آقا محمد مشغول بازی با حلما شد. خانواده‌هایمان آمده بودند برای بدرقه. محمد در حیاط با همه خداحافظی کرد. حلما را در آغوش گرفت و مرتب می‌بوسید. بعد من را صدا کرد و با هم آخرین عکس یادگاریمان را انداختیم. بعد دستانم را گرفت و گفت حواست به همه چی باشد.

گویا ایشان تنها چند روز بعد به شهادت رسیدند؟

محمدم شش روز در سوریه بود و در نهایت 21 دی ماه 1394 در خان طومان سوریه به شهادت رسید و هنوز هم پیکرش باز نگشته است. تیر به پای آقا محمد اصابت می‌کند و مجروح می‌شود. همرزمانش ایشان را داخل ماشین می‌گذارند تا به عقب بیاورند اما موشک کورنت اسرائیلی به ماشین‌شان اصابت می‌کند و ایشان به شهادت می‌رسد. من خیلی سر خبر شهادت همسرم اذیت شدم.

چطور؟

خبر شهادتش را از طریق یکی از دوستان در شبکه‌های اجتماعی متوجه شدم. عکسی از محمد که متعلق به سه سال پیش بود منتشر شده بود. اما همسرم به من گفته بود اگر اتفاقی برای من افتاد یکی از دوستانم با شما تماس می‌گیرد. هر خبری غیر از این به شما رسید باور نکنید.

در همین اثنا برادرم به خانه ما آمد. گوشی آقا محمد که در خانه مانده بود زنگ خورد. یکی از دوستانش بود. تلفن را دادم به برادرم که صحبت کند و بعد هم خداحافظی کردند. گوشی را که گرفتم پیامکی از طرف دوست محمد به برادرم آمد که «بیا همدیگر را ببینیم تا بگم چه اتفاقی برای محمد افتاده». آنجا بود که بند دلم پاره شد. متوجه شدم اتفاقی افتاده و برادرم را قسم دادم اما ایشان گفتند آقا محمد مجروح شده است.

تا فردا ظهر به هر جایی که فکرمان می‌رسید زنگ زدیم تا خبری از محمد بگیریم. یک بار گفتند مجروح شده، یک بار گفتند اسیر شده، یک بار گفتند به کما رفته. ظهر بود که پدر محمد با یکی از دوستانش تماس گرفت. ایشان عادت داشتند که صدای تلفن را همیشه روی بلندگو می‌گذاشتند، آن طرف خط یکی از همرزمان همسرم بود که گفت« آقای اینانلو، پسرتان مجروح شد. بچه‌ها او را داخل یک خودرو گذاشتند تا به عقب بیاورند که متأسفانه ماشین را می‌زنند. پسرتان آسمانی شد.» دیگر هیچ صدایی نمی‌شنیدم. اصلاً انگار زمان برای من ایستاده بود. انگار دنیا تمام شده بود.

وصیت یا سفارش شهید چه بود؟

آقا محمد وصیت کرده بود که پشتیبان بی‌قید و شرط ولایت فقیه باشیم. توسل به ائمه و خواندن نماز اول وقت را بسیار مهم می‌دانست. من برای دخترمان حلما هم برنامه‌هایی دارم. امیدوارم بتوانم آن طور که پدرش دوست داشت او را فاطمه‌گونه و زینب‌وار تربیت و بزرگ کنم و امیدوارم خدا کمک کند تا رسالت زینبی‌مان را به نحو احسنت انجام بدهیم. محمد می‌گفت ما قبل از اینکه مدافع حرم بشویم مدافع اسلام و جبهه مقاومت هستیم. به فرموده آقا دفاع از اسلام مرز ندارد. اگر من شهید شدم در بنرها قبل از شهید مدافع حرم بنویسید شهید جبهه مقاومت.

در صحبت‌هایتان گفتید که مخالفتی با رفتن همسرتان نداشتید، دوست داریم بیشتر از انگیزه‌های خودتان بدانیم.

طبق فرموده امام خامنه‌ای عزیز، سوریه خط مقدم ما است. اگر سربازان ما در سوریه و عراق نبودند ما باید در همدان و کرمانشاه با تکفیری‌ها مبارزه می‌کردیم. سربازان حضرت زینب(س) جنگ را به کیلومترها دورتر از مرز ایران کشاندند تا خدشه‌ای به مملکت امام زمان (عج) وارد نشود. خب در این میان عده‌ای هم نشسته‌اند و حرف‌هایی و زخم زبان‌هایی می‌زنند که مطمئناً از نا‌آگاهی آنها نسبت به وضعیت موجود است. محمد من کارمند بود. او هیچ اجباری برای حضور در جبهه مقاومت اسلامی نداشت. اما به عشق اهل بیت و دفاع از اسلام و به شکلی داوطلبانه و بسیجی اعزام شد. مرد می‌خواهد کسی از آرزوهایش، از همسرش، از فرزند یک ساله‌اش بگذرد. پا گذاشتن روی نفس عماره مرد می‌خواهد. پس خیلی عاقلانه به نظر نمی‌رسد انسان برای پول و برای عشق به دنیا از همه داشته‌هایش بگذرد. گذشتن از همه تعلقات دنیایی نظیر زن، فرزند، عشق همسر و. . . حب بالاتری می‌خواهد، عشقی بزرگ‌تر می‌خواهد. من امروز افتخار می‌کنم و احساس غرور می‌کنم که بزرگ‌ترین دارایی‌ام، همه زندگی‌ام، عشقم را، تکیه‌گاهم را به حضرت زینب(س) تقدیم کردم. هر چند ناچیز. خوشحالم که خانم حضرت زینب(س) این هدیه ناقابل را از من پذیرفتند.

با مقام معظم رهبری دیدار داشته‌اید؟

نه، دیداری نداشتیم اما می‌دانم که ایشان چه نظراتی نسبت به مدافعان حرم دارند. ایشان فرمودند کسی که در سوریه یا در عراق به شهادت می‌رسد انگار در حرم امام حسین (ع) به شهادت رسیده است. چون اگر مدافعان حرم نبودند اثری از حرم اهل بیت نبود. من از همینجا و از طریق رسانه شما می‌خواهم صحبتی با مقام معظم رهبری داشته باشم و به ایشان بگویم که آقا جان! من همسرم را، تکیه‌گاهم را دادم فدای سر زینب(س)، خودم و دخترم هم فدای سر ولایت فقیه. آقا جان من تا آخرین قطره خونم پای ولایت ایستاده‌ام.

خانم عامرزاده! چه شباهتی بین حال و هوای امروز خود و همسران شهدای دفاع مقدس می‌بینید؟

من برای خانواده شهدای زمان جنگ و دفاع مقدس هشت ساله‌مان خیلی احترام قائل هستم. اما به نظر من کار آنها در آن زمان راحت‌تر بود. چون آن زمان مسیر فکری مردم نزدیک هم بود و شهادت یک مسئله‌ای جا افتاده. اما در حال حاضر با این خط فکری و مشکلاتی که وجود دارد کار ما سخت‌تر است و هجمه حرف‌هایی که درباره شهدای مدافع حرم زده می‌شود کار را سخت‌تر می‌کند. امیدوارم با تداوم راه شهدایمان ابعاد شخصیتی آنها را نشان دهیم و آرمان‌ها و عقایدشان را برای مردم از طریق همین رسانه‌ها بازگو کنیم و اجازه ندهیم خون‌شان پایمال شود.

و سخن پایانی

محمد خیلی به ائمه ارادت داشت ولی چهارتن از این بزرگواران همه زندگی محمد بودند؛ حضرت زهرا (س)، امام حسین (ع )، امام رضا (ع) و علی اکبر (ع). امروز که به شهادت محمدم نگاه می‌کنم می‌بینم ارادت او کار خودش را کرد و آنها با محمد معامله کردند. محمد در رکاب امام حسین(ع) در صحرای کرب و بلای سوریه شهید شد، چون حضرت زهرا(س) بی‌نام و نشان و مانند امام رضا(ع) در کشوری غریب و چون علی‌اکبر(ع) در سن 27 سالگی آسمانی شد. او به هر آنچه دوست داشت رسید. روزهای بی‌محمد بر من سخت می‌گذرد، همه دلتنگی‌های همسرانه‌ام را گذاشته‌ام پیش مادرمان حضرت زهرا (س) و زینب(س) تا در قیامت سرمان را بالا بگیریم و بگوییم اللهم تقبل منا هذا القلیل.


شهیدمدافع حرم اینانلو



متولد ١٣۶٧ ساکن کرج دانشجوی علوم سیاسی و یک نازدانه یک ساله ای دارن  از طریق بسیج در تاریخ ٩۴/١٠/۵به سوریه اعزام شدو در تاریخ  ٩۴/١٠/٢١به درجه رفیع شهادت ارزوی همیشگیش نایل شد محل شهادت حلب خان طومان پیکر مطهرش هنوز به وطن بازنگشته.... و دخترش کوچکش همچنان منتظر هست...

خصوصیت اخلاقی شهید 

نماز خوندن رو خیلی دوست داشت ، نماز رو اول وقت میخواندند به حلال و حرام بودن مالش خیلی اهمیت میداند ، به پدر و مادر پدربزرگ و مادر بزرگ احترام خاصی قائل بودند و روی حرف بزرگترا حرف نمیزدند حتی اگه نادرست بود با رفتار و شوخی متوجهشون میکرد

بسیار صله رحم میکرد و وظیفه خودش میدونست ، بسایار شوخ طبع و با گذشت بودند.

فرازی از وصیت نامه شهید 

"عاجزانه از همه شما تمنا دارم پاسدار حرمت خون شهیدان باشید و تنها راه حفظ حرمت آن پشتیبانی بی قید شرط و بدون چون و چرا از ولایت فقیه و رهبری فرزانه انقلاب است"

کانال شهید @shahidModafe

بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــــرم 

@

فراخوان چهاردهمین جشنواره تجلیل از برترین های حوزه ایثار و شهادت


فراخوان چهارمین جشنواره تجلیل از رسانه های برتر حوزه ایثار و شهادت

چهارمین جشنواره تجلیل از خبرنگاران برتر رسانه‌ها و فعالان فضای مجازی در حوزه ایثار و شهادت برگزار می شود اداره کل روابط عمومی و اطلاع‌رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران به منظور ارج نهادن به زحمات و تلاش‌های بی‌شائبه همکاران رسانه‌ای «چهارمین جشنواره تجلیل از خبرنگاران برتر رسانه‌ها و فعالان فضای مجازی در حوزه ایثار و شهادت» را به مناسبت روز خبرنگار برگزار می‌کند.


اهداف جشنواره:


شناسایی و تجلیل از فعالان رسانه‌ای و فضای مجازی در حوزه ایثار و شهادت


زمینه‌سازی برای تبادل تجربیات و تقویت تعامل مثبت و مؤثر


معرفی نقش حساس و تأثیرگذار رسانه‌های فعال در حوزه ایثار و شهادت


تبیین ایثار اجتماعی به عنوان جلوه‌ای از فرهنگ ایثار و شهادت با الهام از سبک زندگی شهدا


هم‌اندیشی برای رفع موانع و کاستی‌های این حوزه رسانه‌ای


ارزیابی کمی و کیفی فعالیت خبرنگاران و فعالان فضای مجازی حوزه ایثار و شهادت و ترغیب و تشویق برای تلاش بیشتر در این رابطه 


فراخوان چهارمین جشنواره تجلیل از خبرنگاران برتر حوزه ایثار و شهادت اعلام شد


محورهای جشنواره:


ایثار و شهادت


ایثار اجتماعی


بخش‌های جشنواره:


خبرگزاری‌ها


پایگاه‌های اطلاع‌رسانی و خبری


مطبوعات


صدای جمهوری اسلامی ایران


سیمای جمهوری اسلامی ایران


فضای مجازی شامل:


الف. رسانه‌های اجتماعی (سروش، بیسفون پلاس، گپ، آی گپ، بله، ایتا، اینستاگرام، لنزور و آپارات)


ب. نرم‌افزارهای رایانه‌ای (اپلیکیشن، لوح فشرده، بازی)


ج. تارنماها و محتواهای دیجیتالی (وب‌سایت، وبلاگ، پادکست، اینفوگرافی، موشن گرافی، فیلم کوتاه)


بخش ویژه:


مقاله و یادداشت منتشرشده در خصوص روز بزرگداشت شهدا


قالب‌های قابل بررسی در جشنواره:


خبر و گزارش خبری


مصاحبه


مقاله و یادداشت


عکس و فیلم خبری


نحوه ارسال آثار و مدارک مورد نیاز:


ثبت نام در این جشنواره به صورت اینترنتی بوده و شرکت کنندگان می‌توانند با مراجعه به لینک جشنواره به آدرس jashnvareh.hayat.ir ثبت نام نمایند. (تکمیل دقیق فرم الزامی است). در صورت عدم امکان بارگذاری فایل‌های با حجم بالا می‌توانید لوح فشرده اثر را به آدرس دبیرخانه ارسال نمایید.


نحوه ارزیابی آثار (بخش سراسری و استانی):


آثار دریافتی سراسری و استانی به صورت جداگانه توسط هیئت داوران و بر اساس شاخص‌های تخصصی از جمله دقت، کیفیت و... ارزیابی خواهند شد.


مقررات جشنواره:


1- آثار ارسالی باید بر اساس ملاک‌ها و شاخص‌های مندرج در این فراخوان و به صورت تفکیک شده برای هر یک از بخش‌ها باشد.


2- در این جشنواره آثاری مورد بررسی قرار خواهد گرفت که از تیرماه 1396 تا تیرماه 1397 تولید و منتشر شده باشند.


3- خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای شرکت کننده در جشنواره فقط می‌توانند در 2 بخش شرکت و در هر بخش 2 اثر از آثار خود را ارسال کنند.


4- در صورت گروهی بودن فعالیت، اسامی اعضای گروه قید شود. 


5- در گزارش‌های صوتی و تصویری باید مشخصات برنامه و زمان پخش و محل انتشار آن ذکر شود. 


زمان دریافت آثار: از 12 خرداد لغایت 12 تیر سال 1397


زمان برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره: مرداد ماه 1397


نشانی و شماره تماس دبیرخانه جشنواره:


تهران، خیابان آیت الله طالقانی، خیابان ملک‌الشعرا بهار (شمالی)، پلاک 5، ساختمان شهید سلیمانی، طبقه اول، اداره کل روابط عمومی و اطلاع‌رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران، دبیرخانه چهارمین جشنواره تجلیل از خبرنگاران برتر رسانه‌ها و فعالان فضای مجازی در حوزه ایثار و شهادت. همچنین علاقه‌مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند با شماره 42978160-021 تماس بگیرند.

 


گزارش خبرنگار ایکنا از شهید مدافع حرم محمد اینانلو؛

گزارش خبرنگار ایکنا از شهید مدافع حرم محمد اینانلو؛
گروه جهاد و حماسه ــ شهید مدافع حرم محمد اینانلو از کودکی به پدرش می‌گفت که پدر برایم دعا کن تا شهید شوم و سرانجام دی ماه سال ۹۴ در خان طومان به شهادت رسید.

رد نشود/جامعه قرآنی یعنی نظم و ترتیب/شهیدی که به حکم قرآن لبیک گفت 

به گزارش خبرنگار ایکنا، دیدارهای هفتگی جامعه قرآنی با خانواده معظم شهدای قرآنی در راستای گرامیداشت و تجلیل از مقام شهدای قرآنی و نیز تکریم شهدای قرآنی، با حضور اساتید، قاریان و مدیران قرآنی، در روزهای چهارشنبه هر هفته انجام می‌شود.

جامعه قرآنی چهارشنبه این هفته ۲۹ فروردین ماه؛ میزبان خانواده شهید مدافع حرم محمد اینانلو بود و در این دیدار با خصوصیات و شاخص‌ترین اخلاق شهید مورد نظر آشنا شدند.

این دیدار دومین دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهدا در سال ۹۷ است که عصر روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه؛ در منزل شهید مدافع حرم محمد اینانلو انجام شد.

دیداربا خانواده شهدای قرآنی، یک پیام برای جامعه قرآنی

ابتدا رحیم قربانی، مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، با اشاره به این موضوع که ستاد شهدای قرآنی از سال ۹۲ شکل گرفته است، گفت: شهدایی که قاری، حافظ و معلم قرآن بودند را شناسایی کردیم تا به عنوان الگوی سبک زندگی به جامعه و جوانان ارائه دهیم.
وی افزود: ترویج فرهنگ ایثارو مقاومت افرادی که با روحیه انقلابی و جهادی تا آخرین لحظه زندگی‌شان از قرآن دفاع کرده‌اند، قطعا می‌تواند به الگوسازی برای جوانان کمک کند.

مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ تصریح کرد: تا کنون پنج دوره از همایش سوره‌های سرخ؛ شهدای قرآنی را برگزار کردیم و همزمان به معرفی این شهدا در میان جوانان پرداختیم.

وی بیان کرد: امیدواریم این جلسات، پیام‌های خوبی برای جامعه قرآنی و نسل جوان داشته باشد.

شهدای قرآنی الگویی مناسب برای معرف سبک زندگی قرآنی

در ادامه یوسف افراش، قاری و فعال قرآنی با اشاره به این موضوع که این دیدارها می‌تواند به معرفی سبک زندگی قرآنی، کمک بسیاری کند، گفت: شهدا به ویژه شهدای قرآنی، الگوی مناسبی از سبک زندگی قرآنی هستند و این نوع سبک زندگی را باید به جامعه به ویژه جوانان معرفی کنیم.

دعای پدر، بدرقه راه شهادت فرزند شد

در ادامه اینانلو، پدرشهید محمد اینانلو، اظهار کرد: محمد فرزند دومم بود. به غیر از محمد، دو فرزند پسر دارم و یک فرزند دختر که فرزند اولم است.

وی افزود: زمانی که محمد متولد شد، در جبهه بودم. آن روزها رمز و رازهایی میان رزمندگان بود و نشانه‌های شهادت را به راحتی می‌توانستیم درچهره‌ها ببینیم. چهره محمد از همان لحظه‌ای که متولد شد، خاص بود و همیشه مطمئن بودیم که یک روز شهید خواهد شد.

پدر شهید اینانلو تصریح کرد: محمد کلاس چهارم ابتدایی بود که یک روز من را از مدرسه خواستند. فکرش را نمی‌کردم که محمد کاراشتباهی در مدرسه انجام داده است. به مدرسه رفتم و مدیرش گفت، چند سالی است که می‌خواهم شما را ببینم، می‌خواهم بدانم پدر این پسر آرام، محجوب و باهوش چه کسی است. ابتدا که فکر کردند من برادر محمد هستم و به من گفتند که ما پدر محمد را به مدرسه دعوت کرده‌ایم، شما چرا آمدید و پس از آنکه متوجه شدند، پدرمحمد هستم، به دلیل ادب و شخصیت محمد از من تشکر کردند.

رد نشود/جامعه قرآنی یعنی نظم و ترتیب/شهیدی که به حکم قرآن لبیک گفت

وی ادامه داد: محمد همیشه به من می‌گفت که پدر دعا کن که شهید شوم. بارها به او می‌گفتم که پسرم چطور می‌توانم برایت دعا کنم که در کشور جنگ شود تا به جبهه بروی و شهید شوی و امروز شاهد هستم که چطور محمد به سوریه رفت و در خان طومان شهید شد.

اینانلو اظهار کرد: امروز این جوانان در دوره‌ و زمانی در سوریه شهید شدند که در جامعه هر کسی به فکر خود است. ای کاش بفهمیم که جوانان برای چه هدفی رفتند. اگر امروز جامعه به این نقطه رسیده به دلیل دورشدن از قرآن، کمترقناعت کردن و دورشدن از ائمه اطهار بوده است.

وی افزود: محمد سال آخری بود که لیسانش را گرفته و مسئول حراست فرودگاه پیام بود. در آن سن همسر و فرزند داشت. هرروز به ما سر می‌زد و از او خواستم تا هوای پدر پیرم را هم داشته باشد که محمد یک روز در میان به پدرم سرمی‌زد و کارهایش را انجام می‌داد. همچنین محمد یک اسب داشت که اسب سواری می‌کرد.

محمد همه چیز را روی زمین گذاشت و رفت

پدرشهید اینانلو اظهار کرد: جامعه قرآنی یعنی نظم و ترتیب. محمد برنامه‌ریزی خوبی برای زندگی‌اش کرده بود. اسب‌سواری، شنا، استخر، کوه‌نوردی می‌کرد. او از ته دل معتقد بود که سرباز امام زمان(عج)، همیشه باید به لحاظ جسمانی آماده باشد.

وی ادامه داد: محمد معتقد بود، انسان هرکاری که می‌کند باید به نحو احسن انجام دهد. فرمانده‌اش، از دوستانم بود و چون می‌دانست که محمد، همسر و دختر دارد، اجازه رفتن به او نمی‌داد اما یک روز زمانی که فرمانده به مرخصی رفته بود، محمد امضای رفتنش به سوریه را می‌گیرد. محمد همه کار کرد تا بلاخره راهی سوریه شد و بلاخره قسمتش شهادت بود.

اینانلو اظهار کرد: قرآن و دین اسلام همیشه برای ما مسلمانان برنامه‌ دارد. هرلحظه که قرآن را می‌خوانیم، انگار برای همان لحظه‌مان حرف دارد. شهدای مدافع حرم در جامعه امروزی که همه به فکر خودشان هستند، نشان دادند که می‌توانند قرآن را درزندگی امروزی کاربردی کنند.

 رد نشود/جامعه قرآنی یعنی نظم و ترتیب/شهیدی که به حکم قرآن لبیک گفت

وی افزود: محمد به نسبت سنش همه چیز داشت؛ کار خوب، همسر عالی، دختر سالم و صالح؛ اما همه اینها را گذاشت و رفت. محمد رفت تا به فرمان و حکم قرآن لبیک بگوید. درواقع او به جایی رسید که اعلی‌تراز اینجاست. ما همیشه می‌دانستیم که او شهید خواهد شد و سرانجام شهید شد.

پدرشهید اینانلو اظهار کرد: در دوره‌ای از زندگی‌مان، خانه دو اتاق خوابه داشتیم که همسرم در یکی از این اتاق‌ها به آموزش قرآن برای کودکان می‌پرداخت. چندسال پیش که می‌خواستیم طبقه پایین را اجاره دهیم، یکی از همان کودکان که امروز مادر سه فرزند بود، ما را شناخت و بدون آنکه خانه را ببیند، چندسالی مستأجرمان بود.

وی بیان کرد: یکی از دوستانش برای‌مان تعریف می‌کرد که محمد در شب شهادتش به دوستش گفت که همه دل کنده است حتی از دخترش حلما و او را به خدا سپرده است. به نظرم قرآن انسان را به رستگاری می‌رساند.

اینانلو اظهار کرد: زمانی که محمد کودک بود به او گفتم دلی که از خدا بترسد، از هیچکس نمی‌ترسد و دلی که از خدا نترسد، از همه خواهد ترسید. همیشه به او تأکید می‌کردم که خدا تو را بیشتر از من دوست دارد و همیشه حافظت خواهد بود و او همانی است که صلاح انسان را بهتر می‌داند و حافظ فرزندت خواهد بود.

خبرشهادتش را شبکه‌های ماهواره اعلام کردند

وی بیان کرد: نحوه خبردارشدن شهادت محمد بسیار متفاوت بود. یک روز یکی از دوستان به ما گفتند که محمد کجاست و ما گفتیم که حالش خوب است اما آنها گفتند که محمد را در شبکه تلویزیونی ان بی سی (NBC) نشان داده‌اند که شهید شده است. ما چندان توجهی نکردیم اما دوباره فردایش چند نفر دیگری هم به ما گفتند که شبکه‌های ماهواره‌ای محمد را نشان داده‌اند که در سوریه شهید شده است.

پدرشهید اینانلو اظهار کرد: شب شهادت محمد، آقایی به خوابم آمدند و سنگ فیروزه  درشت و گران قیمتی را به من هدیه دادند. سنگ بسیار زیبایی بود. از آقا پرسیدم که این سنگ اصل است و گفتند که بله این سنگ اصل است. آنجا بود که به دلم افتاد که محمد شهید شده است.

وی افزود: دوروز پیش از اعزامش محمد با دخترش عکس گرفت و این عکس را حلما بسیار دوست دارد تا جایی که اجازه نمی‌دهد کسی به آن عکس دست بزند.

محمد بدون حقوق به سوریه رفت

اینانلو اظهار کرد: محمد بدون حقوق از محل کارش مرخصی گرفت و به سوریه اعزام شد. به دلیل آنکه مرخصی‌اش بدون حقوق بود، پس از شهادتش، شش ماه حقوقش متوقف شد و تا کنون بیمه‌اش بسته شده است. زمانی که دلیل را جویا می‌شویم، می‌گویند چون محمد درخارج از کشور شهید شده است، چیزی به او تعلق نمی‌گیرد.

وی ادامه داد: محمد در هیأت‌مان مداحی می‌کرد و آنقدر صدایش زیبا بود که حین مداحی، سکوت خاصی برقرار می‌شد. او یک روز متوجه شد که خانم‌ها در هیأت صدایش را می شنوند و به آن اقبال دارند، از آن روز دیگر او مداحی نکرد.

پدرشهید اینانلو اظهار کرد: ۷۰ ماه در جبهه بودم. ای کاش جامعه به ویژه جوانان قدر شهدا را بدانند و متوجه شوند که شهدا برای چه به جبهه رفتند و شهید شدند. مردم باید به این درک برسند که شهدا برای پول نرفتند، آنها همه چیز را گذاشتند و به حکم قرآن لبیک گفتند.

وی بیان کرد: محمد به زمان بسیار اهمیت می‌داد و خوش قول بود. برای هیأت به او گفته بودیم که رأس ساعت هشت مداحی‌اش را شروع کند و او رأس ساعت کارش را انجام می‌داد با وجود آنکه هیأت خالی بود، اما پس از آغاز مداحی‌اش، هیأت مملو از جمعیت می‌شد.

 قرآن، الگوی شهدا بود

درادامه مادرشهید اینانلو اظهار کرد: ما هرچه داریم از قرآن و ائمه اطهار است. الگوی شهدای ما قرآن و ائمه اطهار بود. محمد قاری قرآن بود و در مراسم‌های هیأتی که در منزل داشتیم، قرآن و زیارت عاشورا تلاوت می‌کرد.

وی افزود: محمد جزء سی قرآن را حفظ بود. خوشرویی و مهمان‌دوستی از ویژگی‌های بارزش به شمار می‌رود. او ۱۵ دی ماه سال ۹۴ به سوریه اعزام شد و در ۲۱ دی ماه همان سال در خان طومان به شهادت رسید.

در پایان تک تک نمایندگان جامعه قرآنی هدایای خود را تقدیم خانواده شهید اینانلو کردند و با گرفتن عکس یادگاری، خاطره‌ای را در منزل شهید به جا گذاشتند.

گفتنی است؛ شهید محمد اینانلو متولد ۱۸ فروردین ماه سال ۱۳۶۷ است که در ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴ در خان طومان سوریه به شهادت رسید.

 گزارشی از زینب رازدشت

شهید جاویدالاثر محمد اینانلو


شهید محمد اینانلو دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی کرج بود. او چندی پیش برای دفاع از حریم اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) داوطلبانه راهی سوریه شد و طی عملیات مستشاری توسط تروریست‌های تکفیری در خان طومان سوریه به شهادت رسید.
کد خبر: ۲۴۷۲۰۸

شهید جاویدالاثر محمد اینانلو